هدف گذاری به روشSMART چیست و چرا کار نمیکند : ۶ علت

اهداف smart

اهداف smart


 

تمرکز بر اهداف یک عامل مهم در تعریف “موفقیت” است، اما شما همچنین باید پیشرفت و تلاش را اندازه گیری کنید. در این مقاله به مفهوم هدف SMART میپردازیم و در ادامه دلایلی که ممکن است باعث شود هدف گذاری SMART برای شما کار نکند را میشماریم تا از این اشتباهات احتمالی اجتناب کنید.

احتمالاً با مفهوم اهداف SMART آشنا هستید. چارچوب SMART روشی برای تنظیم اهداف است. یک هدف SMART باید مشخص (Specific)، قابل اندازه‌گیری (Measurable)، دست یافتنی (Achievable)، مرتبط (Relevant) و در محدود زمانی مشخص (Timely) باشد. استفاده از روش اهداف SMART برای تنظیم OKR و نتایج کلیدی معمول است. این روش برای اهداف فردی و اهداف سازمانی قابل استفاده است.

 

 SMART بر چه مبنایی عمل می کند؟

همین الان به هدفی که می خواهید به آن دست پیدا کنید فکر کنید، چه شخصی و چه سازمانی. برای اینکه هدفتان را S.M.A.R.T کنید نیاز دارید معیارهای مشخص بودن، قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی، مرتبط و بهنگام بودن را در آن تصدیق کنید.

مشخص بودن:

دقیقا چه چیز می خواهید به دست آورید؟ هر چه بیشتر توضیح دهید شانس بیشتری برای بدست آوردن آن دارید. در اهداف SMART بین «می خواهم میلیاردر شوم» و « می‌خواهم تا ده سال آینده به درآمد ماهیانه ۵۰ میلیون تومان در ماه با تولید و فروش نرم افزار دست پیدا کنم» تفاوت زیادی وجود دارد.

سوالاتی که باید در هنگام تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت از خود بپرسید:

  • من دقیقا چه چیز می خواهم بدست بیاورم؟
  • کجا؟
  • چطور؟
  • چه وقت؟
  • با چه کسی؟
  • موانع و محدودیت‌های سر راه من چیست؟
  • برای اینکه به این هدف برسم دقیقا باید چه کار کنم؟ راه‌های جایگزین برای دستیابی به این هدف چیست؟

قابل اندازه‌گیری:

اهدف قابل اندازه گیری به این معنی است که دقیقا بدانید در زمان دستیابی به هدف چه چیزی خواهید دید، شنید و احساس خواهید کرد، به این معنا که اهدافتان را به عناصر قابل اندازه گیری بشکنید. به شواهد واقعی نیاز دارید. خوشحالتر بودن شاخص مناسبی نیست.

اندازه گیری اهداف همچنین به شما این امکان را می دهد که ببینید این آن‌چیزی بوده که دقیقا میخواستید یا نه. تعیین و تعریف ابزار فیزیکی، اندازه گیری رسیدن به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت را واضح‌تر و ساده تر می کند.

دست‌یافتنی:

هدف شما دست‌یافتنی است؟ منظور این است که بررسی کنید و دریابید که آیا هدف مورد نظرتان برای شما واقعا قابل دستیابی باشد. سبک و سنگین کنید و ببینید تلاش، زمان و دیگر هزینه هایی که برای رسیدن به هدفتان در مقابل فواید، تعهدات و دیگر اولویتهای زندگیتان صرف می کنید ارزش داشته باشد.

اگر زمان، پول و استعداد رسیدن به هدفی را نداشته باشید قطعاً شکست خواهید خورد و متضرر می شوید. اما به این معنی نیست که شما نمی‌توانید چیزی را که غیر ممکن به نظر می رسد انتخاب کنید، smartانه برای آن برنامه ریزی کنید و به آن جامه عمل بپوشانید. ستاره ها در نشانه گیری و زدن به هدف هیچ مشکلی ندارند. شما تصمیم گرفتید که امسال اثربخشی واحدتان را بدون جذب کارمندی جدید دو برابر کنید و اکنون به ۸/۱ برابر رسیدید، نرسیدن به ۲ برابر چقدر بد شده است؟ اما واقعا خیلی بد نشده…

مرتبط بودن:

آیا هدفتان به شما مرتبط هست؟ شما می‌خواهید فرد معروف و مشهوری در سراسر جهان شوید، یا شرکتی چند ملیتی داشته باشید، و یا حتی شغلی پر مشغله داشته باشید؟ برای تصمیمی که گرفته اید خصوصیات فردی را در نظر گرفته اید، یا گروهتان به آن اندازه بزرگ هست و قابلیتهای گروهی رسیدن به آن هدف را دارد؟

اگر کمبود مهارتهای مشخصی را برای رسیدن به هدف دارید می توانید برای آموزش خود برنامه ریزی کنید. اگر در منابع مورد نیاز رسیدن به هدف کمبود دارید می توانید راهی برای تأمین آن‌ها پیدا کنید.

اما سوال اصلی این است که چرا می‌خواهید به آن هدف برسید؟ چه قصدی پشت آن هدف است و واقعا با رسیدن به آن هدف مقصود برآورده می شود؟

شاید شما به این فکر کنید که اگر گروه بزرگتری داشته باشید می‌توانید بهتر هدفتان را برآورده کنید، اما واقعا اینطور خواهد بود؟

بهنگام بودن:

زمان پول است! برای انجام هر کاری برنامه ریزی عملی داشته باشید. همه می دانند که جدول زمانی بیشتر افراد را به فعالیت وا می دارد. پس جدول زمانی را برای خودتان و تیمتان تنظیم کنید و مطابق آن عمل کنید. جدول زمانی را واقعی و منعطف نگه دارید، با این روش می توانید روحیه بالایی بدست آورید. اگر در جنبه های زمانی رسیدن به هدفتان خیلی سخت‌گیر باشید، مسابقه شما با زمان می تواند اثر منفی بر یادگیری در دستیابی به اهداف کوتاه و بلند مدت شما داشته باشد. مدیریت زمان خوب است اما کافی نیست.

هدف گذاری SMART 

۶ دلیل کار نکردن هدف گذاری “SMART

سازمانها به دو دلیل از اهداف smart استفاده می کنند. یک، هنگام پرداختن به نام اختصاری آن برای کارمندان مشخص می شود دقیقا باید به دنبال چه نتیجه ای بود. دو، یک جدول زمانی برای غلبه بر اهمال کاری و ایجاد انگیزه برای ادامه مسیرشان تعیین می کند.

واضح است که چرا انتظار می رود اهداف smart بهترین عملکرد را داشته باشند، به خصوص وقتی در حال تلاش برای رسیدن به یک هدف مشخص در شرایط پایدار هستید. در جایی که می توانید هدف را واقع بینانه و پیشرفت را تحت کنترل خود ببینید، ارائه اهداف smart در پروسه ی کوتاه مدت و برنامه ریزی برای پیشرفت در بلند مدت عالی هستند. اما چه زمانی باید آنها را رها کنید؟

به کار بردن هدف گذاری smart برای همه ی حرفه ها خطرناک است. برای افرادی که به دنبال رویاهایی بزرگ هستند و با ریسک وارد قلمرو های جدید می شوند یا سازمان هایی که واقعاً می خواهند برجسته شوند، به ویژه در یک محیط پویا، اهداف smart اغلب ناکافی و گاهی مضر هستند.

برای اجتناب از این اشتباهات، بهتر است بدانید که این رویکرد تعیین هدف در کجا و چرا کار نخواهد کرد. در اینجا شش مشکل اصلی ذاتی در تنظیم هدف smart ذکر شده است:

6 دلیل کار نکردن هدف گذاری SMART

۱٫ تمرکز آن بسیار کم است.

با ثابت و متمرکز ماندن بر روی یک هدف smart، به سادگی می توان در دام افتاد و آن را به عنوان تنها هدف در نظر گرفت. ولی درنظر گرفتن هدف smart در چهارچوب اهداف رقابتی و مشارکتی، به شما دید باز تر و بهتری میدهد. همچنین بر روی اقدامات شما روی هر هدفی که به آن انحصارا تمرکز کردید هم تاثیر می گذارد.

۲٫ اندازه گیری موفقیت و شکست.

اهداف smart باید مشخص و قابل اندازه گیری باشند، بنابراین می توانید به طور عینی ارزیابی کنید که به هدف رسیده اید یا خیر. برای مدیریت پیشرفت هنگام کار بر روی پروژه ها در محیط قابل کنترل موثر است. با این حال، اگر از معیارهای یکسانی برای اندازه گیری موفقیت یا شکست استفاده کنید، می تواند انگیزه ای اشتباه در افراد ایجاد کند، و هنگامی که وضعیت پویا یا شدید باشد، حتی می تواند خطرناک باشد.

هنگامی که موفقیت با یک هدف smart اندازه گیری می شود، افراد در نهایت به دنبال دستیابی به آن هدف برای رسیدن به موفقیتی محدود هستند و اجازه می دهند آن هدف منحصر به فرد هویت آنها را در دست بگیرد. عدم دستیابی به هدف smart باعث می شود کارکنان احساس کنند زندگی آنها بی معنی است. آنها فقط چیزهای از دست رفته را می بینند، نمی توانند از داشته های خود قدردانی کنند. وقتی اوضاع خوب پیش می رود، چیزی که آنها را به سمت موفقیت سوق می دهد، ممکن است وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود تبدیل به عامل بازدارنده بشود و آنها را به سمت عقب براند.

۳٫ نتیجه کوتاه مدت در مقابل موفقیت بلند مدت.

به هر کانال خبری کسب و کار یا بازار مراجعه کنید، متوجه خواهید شد که بخش عمده ای از اخبار روزانه مربوط به میزان افزایش یا کاهش قیمت سهام شرکت ها به دلیل شکست یا عدم دستیابی به درآمد مورد نظر سه ماهه یا انتظارات بازار است. به نظر می رسد درآمد مهمترین معیار برای عملکرد یک شرکت است. به دلیل واکنش احتمالی شدید بازار به از دست دادن درآمد مورد نظر، شرکت ها معمولاً اقدامات شدیدی را برای برآورد پیش بینی سود انجام می دهند، حتی اگر این به معنی قربانی کردن رشد طولانی مدت یا دستکاری حسابداری آنها باشد.

چنین شرکت هایی به گونه ای عمل می کنند که گویی دنیا هر ۹۰ روز یکبار به پایان می رسد. آنها برآورده کردن اهداف smart سه ماهه وال استریت را بر منافع مشتریان و موفقیت بلند مدت خود اولویت می دهند. در نهایت، این استراتژی برای یک تجارت کشنده خواهد بود.

در شرایط بحرانی تر، چگونه یک هدف smart  میتواند استراتژی شما را هدایت کند، وقتی با رقبایی روبرو می شوید که با تاکتیک های غیراخلاقی مشغول هستند و شما در خطر از دست دادن هدف مالی خود یا از دست دادن رتبه رقابتی خود هستید؟

۴٫ زود تسلیم شدن و رویکرد همه یا هیچ.

یک هدف smart می تواند قبل یا بعد از رسیدن به هدف، دلسرد کننده باشد. آیا تا به حال خود را شنیده اید که می گویید: “وقت ندارم” وقتی خود را برای انجام ندادن برنامه ای که برای آن روز برنامه ریزی کرده بودید توجیه می کنید؟ مدیریت زمان یکی از محبوب ترین کاربرد های اهداف smart است. وقتی فکر میکنید زمانتان را به یک وظیفه خاص تخصیص بدهید، اغلب در شرایط همه یا هیچ است.

اهداف smart به عنوان نهادی کامل در نظر گرفته می شوند و وقتی نتوانید همه چیز را طبق برنامه انجام دهید، ممکن است دلسرد شده و کل هدف را رها کنید. وقتی هدف smart تنها تمرکز سخت کوشی شما باشد، اغلب به یک انگیزه منفی و بازدارنده تبدیل می شود. وقتی همه چشم ها به آن هدف smart است، افراد و سازمان ها نمیتوانند دستاوردهای خود را ببینند و از مسیر دستیابی به هدف لذت ببرند.

۵. عدم درک کامل پتانسیل فرد.

حتی زمانی که افراد یا سازمان ها به اهداف smart خود می رسند، ممکن است موفقیت واقعی نباشد. نمونه های زیادی از افراد باهوش وجود دارند که بر اساس یک ایده یا محصول عالی یک شرکت را راه اندازی کرده اند. آنها سخت تلاش می کنند تا محصول رویایی خود را عرضه کنند و یا شرکت را از خصوصی به دولتی تغییر دهند و پیشنهاد جذب سرمایه گذار می دهند. ولی هنگامی که به هدف smart خود می رسند، آرام می شوند و منحنی رشد شرکت به طور چشمگیری صاف می شود. آنها می توانستند یک شرکت بزرگ با بسیاری از محصولات درخشان ایجاد کنند، اما در عوض در اوج کناره گیری کردند.

کار در جهت اهداف smart می تواند انگیزه شما را افزایش دهد، اما همچنان می تواند به عنوان یک علامت توقف به نظر برسد که باعث می شود از پتانسیل کامل خود کوتاه بیایید. تعیین اهدافی که بیش از حد آسان باشد، افراد را وادار به دستیابی به بیش از حداقل پتانسیل خود نمی کند. آنها فرصت رشد را از دست می دهند و هرگز نمی دانند اگر هدف چالش برانگیزتر بود به چه چیزی می رسیدند.

۶٫ “واقع بینانه” و “دست یافتنی” می تواند گمراه کننده باشد.

هنگامی که اهداف “واقع بینانه” و “قابل دستیابی” را دنبال می کنید، مانند ارتقاء بعدی، تعداد فروش بالاتر، جایزه بعدی، باید مکث کنید تا بپرسید “به چه قیمتی؟”

افراد خود-کار تمایل دارند که خود را بیش از حد با اولویت های زیاد از حد مشغول کنند. دلایلی دارد که یک مورد، الویت شماره یک است، بنابراین اگر بیش از یک اولویت شماره یک تعیین کنید، عدد بی معنی است. بالاخره چیزی باید الویت شماره دو، شماره سه و غیره باشد.دنبال کردن یک رویا و تحقق هدف بزرگتر مستلزم داشتن یک دید وسیع است، که بسیار فراتر از فوریت هدف smart بعدی است. اهداف smart می توانند به عنوان نقاط بازرسی در مسیر شما عمل کنند تا شما را در مسیر موفقیت نگه دارند. اندازه گیری پیشرفت از طریق رشد و تلاش نیز مهم است، زیرا این رشد و یادگیری در طول مسیر است که از ارزش بیشتری برخوردار است.

شباهت‌های اهداف SMART و OKR

شباهت هدف گذاری SMART و OKR

اهداف SMART و OKRها به تئوری مدیریت بر اساس اهداف (MBO) پیتر دراکر برمی‌گردد. علیرغم برخی اختلافات، هم اهداف OKR و هم اهداف SMART روشی را برای ایجاد اهداف دقیق ارائه می‌دهند که واقع‌بینانه و دارای محدوده زمانی باشد. اهداف OKR و SMART می‌توانند اهداف شرکتی و تیمی را برای کسب و کار، سازمان‌های غیرانتفاعی و افراد تدوین کنند. همانطور که اهداف SMART نیاز به توجیه خاصی برای تلاش دارند، OKRها از شما می‌خواهند که “چراهایی” را در پشت هدف (اهداف) خود تعریف کنید. در اصل می‌توان گفت نتایج کلیدی نوعی SMART است. ‌ هر چیزی که باید درباره OKR بدانید را در این مقاله بخوانید.

 

اگر به یک نرم افزار برنامه ریزی آنلاین نیاز دارید که کار کردن با آن ساده هم باشد پیشنهاد میکنیم پنل OKR هدف سنج مشاهده کنید. نرم افزار OKR هدف سنج به شما این امکان را میدهد که به صورت تخصصی برای افراد، تیم ها و کل سازمانتان  OKR تعریف کنید. پس اگر فکر می‌کنید این نرم افزار برای شما و سیستم شما کارامد است وقت را از دست ندهید و همین حالا رایگان ثبت نام کنید و از ۱۵ روز استفاده رایگان آن لذت ببرید.

‫0/5 ‫(0 نظر)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانه درباره ماخدماتتماس
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است