OKR و KPI بعضاً به عنوان مفاهیمی جایگزین در نظر گرفته می شوند که شرکت ها باید یکی از آنها را انتخاب کنند. در واقع، هر دو دیدگاه های مختلفی در مورد عملکرد و موفقیت یک شرکت ارائه می دهند. بنابراین ایجاد تعادل بین این دو دنیا تصویری کلی از عملکرد یک شرکت ایجاد می کند. و امکان بهبود موثر را فراهم می کند. به همین دلیل شما نباید بین KPI و OKR یکی را انتخاب کنید، اما باید راهی برای ادغام آنها و استفاده از هر دو مورد پیدا کنید. اما اول، درک تفاوت بین OKR و KPI مهم است.
OKR چیست؟
اصطلاح OKR از دو کلمه “اهداف” و “نتایج کلیدی” تشکیل شده است و به روشی برای تعریف و مدیریت اهداف اشاره دارد. برای یک دوره زمانی مشخص، معمولاً سه ماه، چندین هدف تعریف می شود. این اهداف به ۲ الی ۵ نتیجه اصلی کوچکتر شکسته می شوند.
در حالی که اهداف کلی باید به روشی کیفی و چالش برانگیز تعریف شوند، نتایج کلیدی مرتبط باید بیش از همه قابل اندازه گیری باشد. می توانید چگونگی کارکرد OKR در سازمانتان را در مقاله “همه چیز درباره OKR که حتما باید بدانید” بخوانید. OKR ها را می توان در تمام سطوح سازمان تعریف کرد: برای کل شرکت، یک بخش یا کارمند منفرد. به عنوان مثال، افزایش تعامل رسانه ای تا ۲۰ درصد میتواند نتیجه کلیدی مناسبی برای هدف افزایش شناخت و آگاهی از برند باشد.
KPI چیست؟
اصطلاح KPI مخفف Key Performance Indicators است. KPI نشان دهنده ارقام کلیدی است که می تواند برای اندازه گیری عوامل موفقیت در یک شرکت استفاده شود. KPI ها شرکت را قادر می سازند تا تجارت خود را در نتایج کمی مانند رشد درآمد ترجمه کند.
به عنوان مثال KPI شرکت از رشد درآمد می تواند به KPI های وابسته مختلف تقسیم شود. این KPI ها ممکن است شامل تعداد پیوندهای تولید شده توسط تیم بازاریابی و همچنین نرخ تبدیل تیم فروش باشد.
باید توجه داشت که OKR و KPI هردو یک ابزار مدیریتی محسوب می شوند.
انتخاب آینده یا گذشته؟ مسئله این است …
در نگاه اول، دو مفهوم OKR و KPI بسیار نزدیک به هم به نظر می رسند. هر دو برای مدیریت هدف استفاده می شوند. دستیابی به هدف را در شرکت ها قابل اندازه گیری می کنند و می توانند برای سطوح و عملکردهای مختلف شرکت تعریف شوند. با این حال، یک تفاوت اساسی بین OKR ها و KPI وجود دارد. برای درک این موضوع، باید بین اهداف راهبر (Lead goals) و اهداف متاخر (Lag goals) تمایز قائل شویم.
اهداف متاخر نتیجه مطلوب یک فرآیند را تعریف می کنند و با KPI مطابقت دارند. اهداف در KPI نسبت به OKR معمولاً راحت تر به دست می آیند و نشان دهنده خروجی یک فرآیند یا پروژه از قبل موجود هستند. نمونه یک هدف متاخر افزایش ۱۰ درصدی سهم بازار است.
اهداف راهبر، ما را به قله می رسانند!
اهداف راهبر مقادیر هدفی را اندازه گیری می کنند که منجر به دستیابی به اهداف متاخر می شوند و با OKR ها مطابقت دارند. به عنوان مثال ، با خدمات عالی به مشتری هدف، می توان سهم بازار را افزایش داد. نتایج کلیدی متناظر می تواند معرفی کارگاهی برای مراکز تماس یا کاهش تعداد شکایات به میزان ۱۰٪ باشد. در حالی که اهداف در OKR باید بلندپروازانه باشند، اما نباید غیرقابل دستیابی باشند. ایده پشت این استراتژی این است که با تهیه OKR های تهاجمی، می توانید به تیمتان (و خودتان) به گونه ای انگیزه دهید که عملکرد بسیار بهتری داشته باشید.
بنابراین OKR ها فرآیند و KPI ها نتایج مطلوب را می سنجند. نکته مهمی که باید آن را تشخیص بدهید این است که اصلا آیا سازمان شما آماده OKR هست یا خیر؟ اگر در زمان نامناسبی OKR ها را در سازمانتان پیاده سازی کنید نه تنها جواب درستی نمی گیرید بلکه اثرات مفید KPI ها را هم خنثی می کنید. شما از طریق چک لیست OKR می توانید آمادگی سازمانتان را برای پیاده سازی OKR ها بسنجید.
تفاوت های OKR و KPI در یک نگاه :
چگونه می توان OKR و KPI را کنار یکدیگر قرار داد؟
بنابراین، KPI ها به شما امکان می دهند که به گذشته نگاه کنید و موفقیت آنچه قبلاً انجام داده اید را بسنجید. از طرف دیگر ، OKR یک جهت استراتژیک برای آنچه می خواهید بدست آورید تعیین می کند. بنابراین منطقی است که با هدف قرار دادن KPI ها با OKR های مشخص، از هر دو آنها استفاده کنید و معیارهای مهم شرکت (KPI) را جابجا کنید.
بیایید فرض کنیم متوجه شده اید که رضایت مشتری در شش ماه گذشته هیچ بهبودی نداشته است. تجزیه و تحلیل KPI مربوط به رضایت مشتری به شما ایده می دهد که کجا باید تمرکز کنید. اگر KPI های خدمات مشتری شما مثل همیشه بالا باشد ، اما میزان تعامل کاربران در حال کاهش باشد، به شما ایده می دهد که در چرخه OKR بعدی کجا تمرکز کنید. شما می توانید برای فعال کردن کاربران خود و تسهیل استفاده از محصول خود، یک OKR مشترک برای محصول و تیم IT خود تهیه کنید.
کلام پایانی
اگر شما بدانید چگونه از ویژگی های منحصر به فرد OKR و KPI به نفع سازمان استفاده کنید، این دو می توانند به خوبی با یکدیگر کار کنند. با این حال ، باید همیشه در نظر داشت OKR ها ممکن است در نشان دادن نتایج کمی تاخیر داشته باشند. بلافاصله پس از پایان چرخه انتظار نداشته باشید که نتایج اهداف را ببینید. از آنجا که OKR ها هدف کیفی را توصیف می کنند، KPI ها تا حدی تحت تأثیر OKR ها هستند. آنها کانون توجه را بر روی یک یا چند جنبه قرار می دهند که دارای پیامدهای KPI بالاتر است. با این وجود ، نباید سوال بپرسید کدام یک باید کنار گذاشته شود، بلکه نکته اصلی چگونگی ترکیب هر دو برای هدایت موفقیت آمیز یک سازمان در طولانی مدت است.
بدون دیدگاه